یوزارسیف

ارائه دهنده مطالب و موضوعات جالب و مجاز

یوزارسیف

ارائه دهنده مطالب و موضوعات جالب و مجاز

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان پند آموز» ثبت شده است

میگن شیطان با بنده ای همسفر شد

موقع نماز صبح بنده نماز نخوند •

موقع ظهر و عصرهم نماز نخوند•

موقع مغرب و عشاء رسید بازم بنده نماز بجای نیاورد•

•موقع خواب شیطان به بنده گفت: 

من با تو زیر یک سقف نمیخوابم چون پنج وقت موقع نماز شد و تو یک نماز نخوندی میترسم غضبی از آسمان براین سقف نازل بشه که من هم با تو شامل بشم

بنده گفت تو شیطانی و من بنده خدا...چطور غضب بر من نازل بشه؟

شیطان درجواب گفت :

من فقط یک سجده اونم به بنده خدا نکردم از بهشت رانده شدم و تا روز قیامت لعن شدم در صورتیکه تو از صبح تا حالا باید چند سجده به خالق میکردی و نکردی وای به حال تو که از من بدتری؟؟؟؟

منبع: کانال akse_mazhabi@

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۹۵ ، ۱۷:۲۲
یوسف بخشنده

برترین کلمه سه حرفی

توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم. طبق عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به جدول رسیدم. خواندم سه عمودی؟

یکی گفت: بلند بگو!
گفتم: یه کلمه سه حرفیه:از همه چیز برتر است
حاجی گفت: پول
تازه عروس مجلس گفت: عشق
شوهرش گفت: یار
کودک دبستانی گفت: علم
حاجی پشت سر هم گفت:پول، اگه نمیشه طلا،سکه
گفتم حاجی اینها نمیشه!
گفت:پس بنویس مال
 گفتم: بازم نمیشه!
 گفت:جاه 
خسته شدم با تلخی گفتم: نه نمیشه
 مادر بزرگ گفت: مادر جان عمر است.
سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت: کار 
 دیگری خندید و گفت: وام
یکی از آن وسط بلند گفت: وقت
خنده تلخی کردم و گفتم: نه... اما فهمیدم تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم درست در نمی آید! هنوز به آن کلمه سه حرفی جدول خودم فکر میکنم...
شاید‌کودک پا برهنه بگوید:
کفش 
کشاورز بگوید:برف
لال بگوید:حرف
ناشنوا بگوید:صدا
نابینا بگوید:نور
و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت:”خدا”
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مهر ۹۵ ، ۰۵:۳۷
یوسف بخشنده